جمعه ۲۵ اسفند ۱۳۸۵ - ۱۶:۴۴
۰ نفر

حامد فرحبخش: داریم از آخرین پله های سال 85 بالا می‌رویم، حالا از این بالا می‌شود تمام خاطرات تلخ و شیرین سال را مرور کرد و آنها را بار دیگر به خاطر آورد، از این بالا می‌شود فهمید که چقدر حادثه را و چقدر خاطره را پشت سر گذاشته‌ایم و گذشته‌ایم.

برای خبرنگاران حوادث هر سال پر از خاطره است، خاطراتی که اکثر آنها حتی اگر طعمی تلخ و گزنده نداشته باشند، مزه گس آن برای همیشه در ذهن می‌ماند، سقوط‌های مرگبارهواپیماها، قتل و جنایت، آزار و اذیت ، آدم‌ربایی، نزاع‌های خونین و .... 

اگر یک بیننده عادی باشی ، شاید بتوانی چشمهایت را بر روی این سیاهی‌ها ببندی و از کنار آنها خیلی آرام و آهسته بگذری و تنها زیر لب زمزمه کنی که  (عجب دوره و زمانه‌‌ای شده است)  و یک ساعت بعد همه چیز یادت برود.

یا حتی می‌توانی این حادثه را در تاکسی و اتوبوس دهها بار تعریف  کنی و دیگران را بترسانی  و دایما هم تکرار کنی که جنایت همه جا را گرفته است... این ها زیاد زحمتی ندارد و ساده ترین واکنش‌ها دربرابر حوادث تلخ است.

همه چیز وقتی متفاوت می‌شود که به حادثه ها جور دیگری نگاه کنی، از دید یک حادثه‌نویس، آنوقت باید بعد از دیدن هر حادثه تلخ دایما در خلوت و تنهایی خودت، با خودت تکرار کنی چشمهایت را نبند، تو مسئولی این غده‌های چرکین را ببینی و آنوقت آن‌ها را نه برای جلب توجه و یا ترساندن دیگران، بلکه برای  آنکه جراحی شوند، به دیگران نشان دهی.

آنوقت تو باید بی‌اعتنا به تمام تهدید‌ها و ناملایمات، این آلودگی‌ها را زیر ذره‌بین بگذاری و آنها را حتی درشت‌تر کنی تا شاید زنگ‌های هشدار به صدا درآیند و جامعه نسبت به آنها حساس شود، بی‌خیال اینکه خیلی راحت می‌شود تو را به جنجال آفرینی، اغراق، زرد بودن و یا ... متهم کرد.

اگر حوادث نویس باشی باید در پس هر حادثه نکات هشداردهنده‌ای را پیدا کنی که با دقت بر روی آنها می‌شد جلوی این حادثه و حوادث بعدی را گرفت و آنوقت آن را با زبانی غیرتکراری و غیرمستقیم  به خوانندگانت بدهی...

حالا دارد سال 85 به پایان می‌رسد و من از این بالا دارم حوادثی را که امسال پشت سر گذاشته‌ایم می‌بینم، چقدر هشدار اینجا خوابیده‌است...

کد خبر 17999

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز